نگارش هشتم -

درس 4 نگارش هشتم

فاطمه

نگارش هشتم. درس 4 نگارش هشتم

سلام دوستان خوبین درمورد این تصویر یک انشا تمیز و خیلی قشنگ بنویسید.تاج میدم و فالو میکنم تا ابد

جواب ها

جواب معرکه

Roksana

نگارش هشتم

وقتی چشم به جهان گشودم، قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی‌ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم، لبخند زیبائی بر چهره خسته‌ات نشست و دنیای تو سبز شد و با گریه‌ام لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد. این چند سطر را می‌نویسم به پاس تمام ناگفته‌های این سال‌ها صبح‌ها پیش از خورشید برمی‌خیزد و از خانه بیرون می‌رود و وقتی برمی‌گردد مدت‌هاست که خورشید به خواب رفته‌است. بیشتر وقت‌ها خیلی خسته است، آنقدر خسته که از ما می‌خواهد فقط ۱۰ دقیقه به او مهلت دهیم و سر و صدا نکنیم تا چشم روی هم بگذارد. بیشتر وقت‌ها نیز با وجود همه‌ خستگی‌ها، با ما همراهی می‌کند؛ در مهمانی‌ها، دورهمی‌ها، جشن‌ها و خدایی نکرده مصیبت‌ها. گاهی آنقدر سرش شلوغ است که فرصتی برای گله از پادرد و کمر درد نمی‌ماند و با همان چند قرص مسکن سر می‌کند! گاهی در طوفان‌های زندگی، دلهره و نگرانی را در عمق چشمان او می‌بینم که بلافاصله لبخندی گرم جایگزین آن می‌شود و بازگشت دوباره‌ همان شکوه و صلابت مردانه‌ همیشگی‌اش؛ هیچوقت ندیدم گله کند، همیشه شاکر است و راضی به رضای خدا. از موفقیت‌های ما آنقدر خوشحال می‌شود که گویی همه‌ دنیا را به او داده‌اند. گاهی شب‌ها زیر لب دعا می‌خواند برای همه‌ اهل خانه، فامیل، دوستان و همسایه‌ها. بچه‌های او گویی همه‌ زندگی‌اش هستند، چراکه چیزی از زندگی برای خود نمی‌خواهد؛ فقط همین که نان حلالی سر سفره باشد و تن سالمی؛ همین که فرزندان او عاقبت به خیر و آسوده‌خاطر باشند … همین که همه در کنار هم سلامت و شاکر خدا باشیم … همین‌ها برای او بس است. این، داستان زندگی یک پدر است، داستان زندگی پدر‌های زیادی در سرزمین من؛ کسانی که گاهی حضور پرمهرشان را چنان از یاد می‌بریم که فراموش می‌کنیم به خاطر داشتن چنین گنج‌هایی ثروتمندترین آدم‌های روی زمین هستیم! پدر عزیزم، جبران محبت‌های بی‌دریغ تو قطعا ممکن نیست، اما با نوشتن این چند سطر خواستم بدانی که به اندازه‌ تمام رنج‌های این سال‌ها، به پاس تمام خستگی‌ها و شب‌بیداری‌ها و به پاس تمام نگرانی‌های پدرانه‌ات، قدردان تو هستم و دوستت دارم. از خداوند بزرگ به خاطر سرمایه‌ با ارزشی چون تو، بی‌نهایت سپاسگزارم و امیدوارم عمرت طولانی و سایه‌ پر مهرت همیشه بر سر ما باشد
روزی روزگاری بود در یکی از روز های سرد پاییزی بودیم. هوا بسیار خوب و دلنشین بود. یکی از بچه ها در یکی از مدارس در حال درس خواندن بود ! آن پسر فردی از یک خانواده فقیر بود. پس از روز ها روزی که پدرش قرار بود به مدرسه بیاید فرا رسید. پسر بسیار از اینکه پدرش با شلوار و لباس پاره و بد به مدرسه بیاید میترسید. زیرا در مدرسه او بعضی از دانش آموزان روحیه هیجانی دارند و با مسخره کردند باعث تخریب فردی میشوند. پدرش به مدرسه آمد و آن پسر با ترس خود مواجه شد. البته او نباید میترسید چون که هر چیز هم باشد او پدرش است و باید برایش احترام قاعل باشد. پس از تمام شدن کار پدر در مدرسه دانش آموزان و همکلاسی هایش او را مسخره کردند و به او خندیدند. پسر خیلی خیلی ناراحت شده بود. ولی باید یاد بگیریم کسی را مسخره نکنیم به بزرگ تر از خود احترام بگذاریم پدر را برای مالش دوست نداشته باشیم و او را از ته قلب دوست داشته باشیم باعث تخریب کسی نشویم. خیلی خوب میشد که این ها را رعایت کنیم تمام...... تاج بی‌زحمت اگه خوشت اومد
Atena

نگارش هشتم

مهربانی، خصوصیتی است درونی که همه انسان‌ها آن را دوست دارند؛ اما همه، آن را در وجود خود ندارند. شاید بتوان گفت هر انسانی بهره‌ای از این ویژگی برده است؛ اما در وجود برخی انسان‌ها این ویژگی به حدی زیاد است که مقدار اندک آن در دیگران جلوه‌ای ندارد. همه انسان‌ها تشنه مهربانی هستند.همه ما افراد مهربان را دوست داریم و وقتی در کنار آن ها هستیم خوشحال می باشیم. با این حال تنها راه مهربانی، کمک کردن نیست بلکه گاهی یک لبخند، یک کلام دلنشین یا نگاهی محبت آمیز می تواند مهربانی را به وجود دیگران تزریق کند. بله! خبر خوب این که ما هزاران راه برای مهربانی کردن داریم و خبر بد این که هزاران بهانه برای خود می سازیم که در شرایط مختلف و به هر دلیل نا مهربان باشیم.به نظر من اگر همه ما آدم ها مهربان باشیم دنیا خیلی بهتر می شود. آن وقت دیگر خبری از جنگ و کشتار نخواهد بود و همه مردم می توانند با آرامش و شادمانی زندگی کنند.در پایان انشایم یادمان باشد که مهربانی اثری دارد که رد آن تا پایان عمر در زندگی ما باقی می ماند، خداوند مهربان است و عاشق مهربانی کردن ما. پس تا می توانیم این حس را به خودمان و دیگران هدیه دهیم.

سوالات مشابه

فاطمه

درس 4 نگارش هشتم

انشا در مورد قارقار کلاغ کی داره فقط از گوگل نباشه

MAMADO

درس 4 نگارش هشتم

پاسخ نگارش صفحه ۵۳ از گوگل نباشه بهترینش رو تاج میدم

rasol rasol

درس 4 نگارش هشتم

صفحه ۴۶ یکی بگه از گوگل باشه تاج نمی‌دم فالو میکنم

park Nara

درس 4 نگارش هشتم

سلام میشه ۵۳نگارش هشتم رو بفرستید به سه نفر تاج میدم از گوگل نباشه مرسی

nazaninhamrah¹

درس 4 نگارش هشتم

سلام نگارش صفحه ۵۳انشا میخام ازگوگل نباشه

mona

درس 4 نگارش هشتم

لطفااااااا هرکسی که درس چهارم نگارش ص۵۳ رو نوشته با دست خط خوب عکس بگیرههه بفرسته خیلیی ممنون میشم تاج هم میدم

پارمیس

درس 4 نگارش هشتم

بچهااا نگارش انشا برای صفحه ی ۵۴ لطفا زود

ستایش بنی اسدی

درس 4 نگارش هشتم

متن نگارش بگین لطفا

narges

درس 4 نگارش هشتم

هعیی :( فردا شنبه امتحان چی دارین....؟

درود بر همگان شبتون پرستاره🌉 جواب صفحه ۵۳ نگارش رو میخواستم لطف میکنید عزیزا ؟

S.F.A.

درس 4 نگارش هشتم

لطفا انشای صفحه ۵۶ را بفرستید

N A Z I

درس 4 نگارش هشتم

انشا در مورد صدای باران البته موضوعش فرقی نداره فقط از گوگل نباشه

narges

درس 4 نگارش هشتم

انشا صدای لالایی مادر زود پلیزز تاج میدم🙏🏻

هیچی

درس 4 نگارش هشتم

انشا در مورد مهر خورشید پلیز تاج میدم

narges

درس 4 نگارش هشتم

سلام در انشای صدای باران از کدام ارایه های ادبی استفاده کنم تاج میدم لطفا

محمد یاسین منوچهری

درس 4 نگارش هشتم

بچها نگارش صفحه ۵۵ و ۵۶ رو اگه نوشتید لطفا بهم بدین ممنونممم

فاطمه

درس 4 نگارش هشتم

سلام دوستان خوبید ؟؟ لطفاً انشا در مورد صدای لالایی مادر بنویسید و از خودتون باشه با افکار خودتون و با خلاقیت و ادبی باشه تاج و فالو می‌کنم به(۳ نفر اول تاج و فالو) (از خودتون باشع نه از گوگل)

ی بدبختی که هشتمه

درس 4 نگارش هشتم

دوستاااااااان صفحه ۵۶ نگارش رو کی نوشتههه تروخدا بفرستهه تاج میدم فالو هم میکنم

ی بدبختی که هشتمه

درس 4 نگارش هشتم

بچه ها نگارش صفحه 53 رو بفرستید هم تاج میدم هم فالو میکنمم

Amanj kurd

درس 4 نگارش هشتم

ترو خدا صحفهی ۵۳ نگارش تاج میدم